معماری مساجد(1)
نویسنده:جواد محدثی

مسجد و جایگاه ویژه آن در اسلام

قبل از پرداختن به تحلیل هنر در معماری مساجد، بد نیست که راجع به اصل مسجد و قداست آن و جایگاه خاصش در اسلام و فرهنگ الهی مسلمین، قدری بحث‏شود. مسجد، محل سجود و خضوع و کرنش بندگان خدا در پیشگاه‏«الله‏»است، جائی برای ایجاد رابطه با پروردگار و اظهار عبودیت و کوچکی در برابر ربوبیت و عظمت‏خالق هستی. قداست مسجد، در همین رابطه متقابل‏«عبودیت عبد و ربوبیت رب‏»نهفته است.بنابراین، عظمتش هم در معنویت آن است، نه در ساختمان و بنای رفیع. تلقی و قضاوت سطحی نگران، و استنباطشان از مسجد، این است که مسجد«ماذنه‏ای است‏برای اذان گفتن، و شبستانی برای نماز و حوضی برای وضو و محرابی جهت پیشنماز و منبری که واعظ بر آن بنشیند...»
ولی، واقع امر اینست که مسجد، کانون گرم زندگیساز و سعادت آفرینی است که جنبشهای انقلابی از آنجا ریشه می‏گیرد و وسیله و جائی است‏برای اصلاح باطن اجتماع، مسجد، مجلس شورای هر محل است، محل عبادت است، مدرسه و اندرزگاه و کانون خیریه و مرکز تربیت و تعاون اجتماعی است.پایگاه بسیج مردم و آگاه کردن آنانست.محل آشنا شدن به اسلام و کسب اعتماد مردم نسبت‏به یکدیگر است. در مسجد، روحانی با چشم دل، در گوشه محراب، مردم را به خدا می‏خواند و زندگی‏ها را پاک می‏سازد.علماء دین، از این نهاد، بعنوان یک شبکه بی‏نظیر و عظیم و گسترده و مردمی، جهت ارتباط و تبلیغ و پیام رسانی، با رنگ و محتوائی مذهبی، استفاده می‏کنند. مسجد، مقدس‏ترین، پاک‏ترین، سرنوشت‏سازترین و اجتماعی‏ترین مکان و موقعیت‏حضور مسلمین است.و به تعبیر امام خمینی مساجد سنگر است و باید این سنگرها را حفظ نمود.
«...مسجدها، اثری روشن در توجیه عمومی مسلمین دارد.مجمع‏های اسلامی است که مردم را در سایه شعار«انما المؤمنون اخوة‏»جمع میکند و مظهر وحدت و برابری مردم است.جائی که برتری فقط با«تقوا»است.مسلمین در مساجد، کنار هم در یکجا می‏نشینند و به نصایح اسلامی در خطبه‏های نماز جمعه و نماز عید گوش می‏دهند و یکدیگر را می‏شناسند.چه بسا که مسلمانی برادر دینی خود را جز در مسجد، جای دیگری نمی‏بیند.اجتماع مسجد، سبب محبت و الفت دلها و تحکیم پیوندها و روابط و آگاه شدن از حال یکدیگر و تبادل افکار در مسائل دینی و دنیائی و همدردی در غم و شادی یکدیگر است.احکام اسلام و شرایع دین را در مسجد می‏آموزند.پایگاه علم و عبادت و امر بمعروف و نهی از منکر و دمیدن روح اخوت بین مسلمین است.»[1]
با توجه به اهمیت‏یاد شده، ساختن مسجد و آباد کردن و پرداختن بامور آن در اسلام، مورد تاکید فراوان است. از میان انبوه روایات اسلامی، فقط این نمونه را از رسول گرامی اسلام _ صل الله علیه و آله و سلم _ نقل کنیم که فرموده است:
«من اسرج فی مسجد من مساجد الله سراجا لم تزل الملائکة و حملة العرش یستغفرون له ما دام فی ذلک المسجد ضوء من ذلک السراج‏»[2]
یعنی:هر کس در مسجدی از مساجد خدا چراغی بر افروزد، تا وقتی که در آن مسجد، پرتوی از آن چراغ می‏تابد، فرشتگان و حاملان عرش، برایش استغفار می‏کنند.
از این رو، هر کاری که به رونق و جلای مسجد بیفزاید و مرکزیت آنرا تثبیت کند و به نظافت و طهارت و تمیزی آن کمک کند و محتوای آموزشی و تربیتی آنرا غنی‏تر سازد مورد تشویق اسلام است، و هر چه که به آلودگی و بی اعتنائی و بی حرمتی بیانجامد و عامل غفلت و سرگرمی و دنیا زدگی گردد، مورد نهی و نکوهش‏می‏باشد.دستورات و احکام مربوط به مسجد، به خوبی این مسئله را روشن می‏کند.

مسجد آباد کدام است؟

اولین مسجدی که در اسلام ساخته شد مسجد«قبا»بود که پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه، احداث گردید.
زیر بنای اساسی این مسجد، «تقوا»بود. (لمسجد اسس علی التقوی من اول یوم...)[3]
در قرآن کریم، نسبت‏به آباد کردن مساجد و ساختن آنها، آیه‏ای است که می‏فرماید:
«مساجد خدا را، تنها کسانی آباد می‏کنند که به خدا و قیامت ایمان داشته و نماز را برپا می‏دارند، زکات می‏پردازند و جز از خدا، از احدی نمی‏ترسند» . (انما یعمر مساجد الله من آمن بالله و الیوم الآخر و اقام الصلوة و آتی الزکاه و لم یخش الا الله...)[4]
امام صادق _ علیه السلام _ هم در حدیثی بیان فرموده است که از جمله سه چیزی که روز قیامت‏به خداوند شکایت می‏کنند، یکی هم مسجد خراب و ویرانی است که اهل آن، در آنجا نماز نمی‏خوانند[5].
نماز نخواندن در مسجد، خرابی مسجد است، در مقابل، عمران و آبادی آن، به حضور فعال مردم برای عبادت و سیاست در مسجد است.
پس، عمارت مسجد مورد توجه اسلام است و«مسجد معمور»و آباد، مطلوب دین.ولی چه مسجدی آباد است و کدام مسجد، ویران؟
آبادی مسجد، به نقشه مهندسی و مصالح ساختمانی خوب و خرج زیاد و شکوه ظاهری نیست.بلکه به اثر بخشی آنست، به استفاده صحیح از مسجد است.مهم، شکوه معنوی و جلالت و عظمت عرفانی و الهی آنست، نه کاشیهای معرق و درها و رواقهای بلند و سنگفرش‏های ظریف و قیمتی و در و پیکرهای منبت کاری شده!...
آبادی مسجد، به آنست که مرکز معنویت و عبادت برای خدا و ایجاد رابطه با خالق باشد، آموزشگاه دین و حکمت و کانون برپائی شعائر دین باشد.مسجد، به پایگاه بودن برای امور مسلمین و معبد و مصلا بودن آباد است، و به علم و عبادت، به تواضع و عبودیت، به مرکزیت‏حضور دینداران، به تدریسها و تعلیم‏ها، به حلقه‏های آموزشی و درسی، به محافل ادبی و بلاغت و نقد، و به مجمع‏های علمی و اخلاقی بودن، معمور است.
آبادی مسجد، به نماز و به دعاست
عمران وی از همت و اخلاص شماست
آباد کن از نماز، تو خانه حق
شکرانه نعمت که خدا داده تو راست
آبادی مسجد، به بیان فقه و علوم اهلبیت در آنها، به ارشاد و امر بمعروف و نهی از منکر و دعوت به خیر است، نه به کاشی و گنبد و تزئینات.
امام علی _ علیه السلام _ می فرماید: «زمانی بر مردم می‏آید که در میان مردم، باقی نمی‏ماند از قرآن مگر نشانه‏اش، و از اسلام، مگر نامش، در آنروزگار، مساجدشان از جهت‏ساختمانی آباد است ولی از جهت هدایت، خراب است‏»[6].
پس، آبادی از نظر معماری، در حال خراب بودن محتوائی از جهت هدایت، سود و ارزشی ندارد.آنروز که مسلمین به مساجد روی می‏آوردند تا خدا را عبادت کنند و آداب اسلام را بیاموزند و دین را فرا گیرند، مساجد، کوچک و ساده بود با دیواری به ارتفاع امت‏یک انسان.
مساجد امروزی در جهان اسلام، گر چه هم از جنبه تعداد، افزایش یافته و هم آبادتر است و خرج‏های زیاد و هزینه‏های بیشتر دارد، ولی‏«مسجد رو»کم است و مساجد، کمتر در خدمت اهداف عظیم اسلامی می‏باشد.یکی از محققان می‏نویسد:
«...مساجد، کاخهائی برای افتخار نیستند، بلکه برای خضوع و خشوع و عبادت و بیان آداب اسلامی و مناجات و نیایش‏اند.عظمت مساجد، به زنده نگهداشتن آنها، با یاد خدا و امر بمعروف و نهی از منکر و ارشاد مردم براه مستقیم است، نه به دیوارهای بلند و قبه‏های رفیع و ستون‏های برافراشته و گلدسته‏های سر بفلک کشیده...از همینجاست که گرچه شکوه ظاهری و هنری و معماری مساجد افزایش یافته ولی در جان بیننده، آن هیبت و زیبائی و جلال را بر نمی‏انگیزد.مسجد پیامبر در صدر اسلام، با آن وضع ساده‏ای که داشت، آن هیبت و عظمت معروف را دارا بود، بدون اینکه سادگی، از قدر و جلال آن بکاهد.در عین حال، هنر و زیبائی و تزئینات و شکوه معماری و عظمت‏بنای مساجد دیگر هم باعث‏بالا رفتن ارزش مساجد دیگر نشده است...»[7]
البته، نباید فراموش کرد:تقدس و محتوای مسجد بوده که باعث می‏شده است تا مسلمین به شکل ظاهری آن هم اهمیت داده و در بنای مساجد با شکوه جهت استفاده‏های خوب، همت گمارند و اگر خراب و فرسوده، یا تنگ و کم ظرفیت می‏شد، تجدید بنا و تعمیر کنند یا بر وسعتش بیفزایند.خود عقیده دینی، بخصوص در زمینه ساختن و آباد کردن و بنای مساجد، نقش مهمی ایفا کرده است.

تزئینات هنری در معماری مساجد

مسجد الحرام و کعبه‏ای را که حضرت ابراهیم _ علیه السلام _ بنیان نهاد، در آغاز، ساده بود و با گذشت زمان، به حالت امروزی تبدیل شده است.
مسجد«قبا»و«مسجد النبی‏»هم که در زمان حضرت محمد _ صل الله علیه و آله و سلم _ ساخته شد، یک چهار دیواری ساده، با ارتفاعی متوسط و حتی بی سایه‏بان بود سادگی از ویژگیهای مساجد اولیه بود و مسجدهای ساخته شده در مدینه و بصره و کوفه و مصر، از محراب‏های فرو رفته در دیوار، و از منبرها و ماذنه‏ها به شکلی که بعدا رواج پیدا کرد خالی بود.
مسجد النبی، با گذشت زمان، رفته رفته وسعت پیدا کرد و تجدید بنا شد تا به صورت فعلی در آمد.
بساطت و سادگی در بنای مسجد، چیزی است که از آغاز مورد توجه و تاکید اسلام بوده است.
علی _ علیه السلام _ مسجدی را در کوفه مشاهده کرد که کنگره دار ساخته شده بود فرمود:گویا این، کنیسه یهود است!.و فرمود:مساجد بصورت ساده ساخته می‏شود نه کنگره‏دار[8]. کنگره‏دار بودن بنای مسجد در آن دوره، نسبت‏به وضعیت‏ساختمان‏ها، نوعی تجمل و تزئین محسوب می‏شده است.
و نیز، در حدیث است که:«بما دستور داده شده که شهرها، مزین و کنگره‏دار ساخته شود ولی مساجد، ساده.[9]»
حدیث دیگری است که: «مساجد را بسازید و آنها را ساده قرار دهید.»[10]

پی نوشت ها:

[1] . المساجد و احکامها،محمد ابراهیم الجناتى،ص 32 و 33
[2] . وسائل الشیعه،ج 3،ص 513.
[3] . سوره توبه،آیه 108
[4] . سوره توبه،آیه 18
[5] . ثلاثة یشکون الى الله عز و جل:مسجد خراب لا یصلى فیه اهله (وسائل الشیعه ج 3،ص 484)
[6] . یاتى على الناس زمان لا یبقى فیهم من القرآن الا رسمه و من الاسلام الا اسمه،مساجد هم یومئذ عامرة من البناء خراب من الهدى (نهج البلاغه فیض الاسلام،حکمت‏شماره 361)
[7] . المساجد و احکامها فى التشریع الاسلامى،ابراهیم الجناتى ص 40
[8] . ان المساجد تبنى جما لا تشرف (وسائل الشیعه،ج 3،ص 494)
[9] . امرنا ان تبنى المدائن شرفا و المساجد جما (مجمع البحرین،ماده‏«جم‏»)
[10] . ابنوا المساجد و اجعلوها جما (وسائل الشیعه ج 3،ص 493)